وقتی با پاکت شیک خرید گرانقیمتم به منزل آمدم مادرم متعجب پرسید: این چیست؟
هیجانزده برایش از خرید فوقالعادهای که انجام دادهام گفتم و چشمان مادرم گردتر شد.
برافروخته و حیرتزده نگاهم کرد و گفت: اینهمه پول برای این خرید احمقانه را از کجا آوردی؟
نباید میگفتم کل حسابم بانکیم را خالی کردم و همه را دودستی تقدیم مغازهدار نموده و بجایش این پالتو را تحویل گرفتهام.
تازه مادر نمیداند من آنقدر زبل هستم که زمان off سالیانه به خرید رفتهام و نمیداند چقدر با پوشیدن این پالتو باکلاس میشوم.
نمیداند همکاران من که وضع مالی ضعیفتر دارند هم خرید کردهاند.
مادر که این بار عصبانیتر بود ادامه داد: اصلاً کجا میخواهی لباس به این گرانقیمتی را بپوشی؟
ناگهان تمام تلاشهای فروشنده که در قالب «نمیداند ها»یی که در ذهنم برای مادر ردیف میکردم، پرید و جایش را به حال وحشتناکی داد که انگار ساعت شنی را برگرداندهاند…
از بالا به پایین، وجودم ذرهذره شده و ذرهذره به پایین ریخت…احساس کردم زیر پایم خالی شده و در هوا معلق شدهام.
می خوام مطالب مهم و ویژه را دریافت کنم
صدای مادر را کشدار میشنیدم که حرف میزد و حرف میزد.
تمام پساندازم، تخفیف ویژه، همکاران ضعیفتر، زبانبازی فروشنده، اصلاً کجا و… همچون مگسهای سیاه و بزرگی در گوشم وزوزکنان میچرخیدند و میچرخیدند!
صدالبته هدف ما از نگارش این مقاله دریافت نتایج اینقدر ناراحتکننده در مشتری نیست و میدانیم یکی از اصول تجارت موفق، رضایت پس از خرید مشتری و مُبلِّغ بودن او برای کالای ماست.
هدف از نگارش این داستان، واقع انگاری است که همه ما با تجربه زیسته خود، داستانهایی برای تعریف کردن داریم.
یا به صورتی دیگر باید گفت: تبلیغات موفق آن است که مشتری متقاعد بشود «باید» با تمام توانش سعی در به دست آوردن آن کالا یا خدمات کند.
مشتری باید باور کند در صورت به دست آوردن آن کالا یا خدمات، ضرر مهمی متوجه او خواهد شد؛ حال آن ضرر میتواند در حیطه امور شخصی باشد یا در امور اجتماعی. درواقع تبلیغاتی موفق است که مشتری حتی بدون نیاز واقعی اقدام به خرید کند.
استفان لیکاک میگوید: «تبلیغات مخلوط آگاهانهای از چاپلوسی و تهدید است».
گرچه از این جمله برداشت منفی و خبیثانهای میشود اما واقعیت امر آنقدرها هم بد نیست.
چاپلوسی یعنی ترغیب مشتری و افزودن ویژگیهای کالای موردنظر به ویژگیهای جذاب مشتری و تهدید یعنی هر آنچه مشتری ترس از دست دادن آن را دارد.
ادامه توضیح در مقاله خواهد آمد.
مسئله اینجاست که ما با تبلیغات جنبههای خوب محصول یا کالا و خدماتمان را پررنگتر از آنچه هست نشان میدهیم و ضعف مخاطب را نیز بیشتر از آنچه وجود دارد.
البته دروغگویی نه بدان معنا که چیزی را بگوییم که وجود خارجی ندارد یا خدماتی که دریافت نخواهند کرد، بلکه به معنای افکتهای مختلف بهکارگیری مثبتهایمان و ضعفهایشان.
بسیار پیش آمده بعد از خرید متوجه شدیم نورپردازی داخل فروشگاه، تعریفهای فروشنده، چیدمان ویترین، عکسهای مدلینگ، کاتولوگهای خوشرنگ و لعاب، موسیقی داخل فروشگاه یا عطری که فضا را پر کرده بود موجب اقناع ما برای خرید یا دریافت خدمات ویژه شده است.
بسیاری از اوقات، ارائهدهندگان محصول، کالا یا خدمات، با اضافه کردن امتیازات محصولشان به ما، ما را ترغیب میکنند بهتر از آنی باشیم که هستیم و آن میسر نیست جز با دریافت آن محصول، کالا یا خدمات درست در همان محدوده زمانی که فروشنده معین میکند.
کالا یا محصول و خدمات خود را در کمان گذاشته و به سمت هدف معین و مطمئن پرتاب میکنید و موفقترین نوع پرتاب، پرتاب با دفعات تکرار کمتر، موفقیت در برخورد دقیقتر به نشان است.
بدان معنا که بهگونهای تبلیغ کنیم که مجبور نباشیم دفعات تغییر زوایای کمان را زیاد کرده و یا ویژگیهای کالا، محصول و خدمات را دگرگون کرده و مجدد هزینههای مالی یا زمانی بر عهده بگیریم و باز تیر را رها کنیم.
قبل از پرتاب، باید نکاتی را در نظر بگیرید که پس از صرف انرژی و وقت، پشیمانی دامنگیرتان نشود.
این خود مستلزم داشتن مهارتهایی است که در این مقاله بدان خواهیم پرداخت.
چه راهکارهایی را استفاده کنیم تا بهواسطه آن، تبلیغات موفقی داشته باشیم؟
تیری را که قرار است پرتاب شود دقیق شناسایی کنید.
اولین گام برای یک پرتاب هوشمند، شناخت تیر است.
باید آنقدر با آن آشنا باشیم و ایراداتش را رفع کرده باشیم که اگر مشتری پرسشی مطرح کرد یا ایرادی از کالا گرفت لازم نباشد با فاصله پاسخ گوی او باشیم و در لحظه بتوانیم هر آنچه را او بدان نیاز دارد در اختیارش بگذاریم.
فایده دیگری که شناخت کالا، محصول و خدمات یا همان تیر موردنظر دارد این است که خودمان پیش از مشتری متوجه ایرادات اساسی و جزئی آن میشویم و میتوانیم آن را رفع کنیم و سپس در اختیار مصرفکننده قرار دهیم.
کالا، محصول و خدماتی را که دقیق بشناسیم ویژگیهایی را با توجه به مخاطب هدف از آن استخراج میکنیم که موفقترین شیوه تبلیغ را طی کرده باشیم.
جمله جالبی از دیوید آگیلوی مؤید این ادعاست.
او میگوید: «چیزی که باعث میشود مصرف کنند، خرید کنند یا نه، محتوای تبلیغات شماست نه شکل ظاهری آن (محصول)».
* فروشنده الف میگوید: داخل قفسهها یا رگال لباسها را بگرد و ببین پیدا میکنی؟
* فروشنده ب میگوید: همراه من تشریف بیاورید و اگر آن کالا را داشته باشد به مشتری میدهند و اگر نداشته باشد جنسی شبیه به آن را به او داده و از روش چاپلوسی (این جنس زیباتر، با کیفیتتر، برای شما (تأکید روی ویژگیهای مشتری) مناسبتر است) یا تهدید (اگر این جنس مشابه را نخری شاید فردا تمام شود یا همه بجای آن، این را میخرند) استفاده میکند.
در این شرایط شما فکر میکنید کدام فروشنده موفق خواهد شد و تبلیغات بهتری داشته است؟
یا اگر مشتری در حین خرید یا پسازآن متوجه ایرادی در کالا، محصول و خدمات بشود، فروشنده الف قبول نمیکند یا با بیتفاوتی مشتری را در انتخاب مختار خواهد کرد ولی فروشنده با آگاهی کامل از جنس فروشگاه خود، امتیازاتی را برای مشتری در صورت خرید قائل خواهد شد و اگر مشتری نخرید با احترام و خوشرویی او را بدرقه خواهد کرد.
با تیزبینی انواع ترفندهای در کمان گذاشتن تیر و نشانشناسی را بیاموزید.
یکی از مهمترین مهارتهایی که هر انسانی بدان نیازمند است «مهارت روانشناسی» و خصوصاً ارائهدهندگان کالا، محصول و خدمات، «مهارت روانشناسی فروش» است.
مهارت شناخت سلیقه و نیاز مشتری از استایل او، میزان توان پرداخت از نوع سؤالات او، نحوه برقراری ارتباط با او و شناخت انواع مسیرهای ورودی برای ارتباط با تیپهای مختلف شخصیتی و …
یعنی فروشنده در تبلیغات خود بداند نسبت به کدام مشتری باید از تهدید استفاده کند یا چاپلوسی، بداند به کدام مشتری باید مکرراً لبخند بزند و پیشنهادهای مختلف بدهد یا کدام مشتری ترجیح میدهد فروشنده فقط کاتولوگ در اختیارش قرار دهد و سکوت کند.
در اولین گام برند مناسب خود را بسازیم و سپس شروع به تبلیغات نماییم. |
بسیاری از کارشناسان بازاریابی و تبلیغات معتقدند که با چک لیستی از مشوقها و استفاده از هرم نیاز، بهآسانی میتوان افراد را تحلیل کرد و تحت تأثیر قرار داد.
در اینجا بهصورت مختصر، چند نکته روانشناسی فروش را بررسی مینماییم.
انسانها در مواجهه با تبلیغات به دنبال منافع شخصی هستند یعنی میخواهند بدانند برای آنان نفعی دارد.
ارزش فقط یک رقم نیست. مشتری آن مبلغی را پرداخت میکند که ارزشش را داشته باشد نه قیمت واقعی آن محصول؛ یعنی میتوان بهگونهای او را متقاعد کرد که ارزش آن کالا را بالاتر از قیمت واقعی آن است و درنتیجه مبلغ بالاتری را بابت ارزش آن دریافت کنیم.
یکی از ترفندهای فروش این است که بدانید افراد برمبنای یک حس آنی، نیاز یا یک احساس تصمیم میگیرند نه بر اساس یک فرآیند منطقی. به همین دلیل، امتیازهای ناملموس بدهید و افراد را قانع کنید. شناخت نقطهضعف احساسی افراد در این مورد چیست؟
آدمها از یکدیگر تقلید میکنند و برای راهنمایی چشم به کمک دیگران دارند خصوصاً در مواردی که مردد هستند.
کلوین کولیج میگوید: «تقاضای جمعی، تقریباً بهطور تمام و کمال به خاطر توسعه تبلیغات به وجود آمده است».
به همین دلیل توصیهنامهها و نظرات مشتریان پیشین اثرگذار است یا شناسایی و ورود به حیطه تصمیمگیری مشتری که مردد شده است.
این فرصت را بهعنوان حق مسلم مشتری پیش از خرید در اختیارش قرار دهید تا در صورت رضایت بتواند خرید کاملی داشته باشد.
در فروش اینترنتی، برخی افراد حس خوبی به خرید اینترنتی ندارند به دلیل همین تمایل ذاتی که البته در مورد کتاب و سی دی استثنا است زیرا قبلاً تجربه شده است.
معمولاً افراد ترجیح میدهند محصولی را از میان محصولات مشابه خریداری کنند که راحتتر در دسترسشان قرار بگیرد یا ویژگی خاصی داشته باشد که از بقیه محصولات مشابه ممتاز شود مثلاً ارسال رایگان داشتن.
در اینجا باید باور کنیم انسانها دوست دارند متقاعد شوند زیرا در پی آن خریدی خواهند داشت که عاشقش هستند و از آن لذت میبرند. پس تصور نکنید در تلاشهای تبلیغاتی چیزی را از دست میدهید.
شما میتوانید ترغیب کنید، اصرار کنید، چاپلوسی کنید اما این را در نظر داشته باشید که اگر خریدی صورت گرفت حاصل انتخاب و تصمیم مشتری بوده و نقش شما صرفاً محرکی بهسوی آن خرید بوده است.
پردازش هر آنچه به زبان روزمره بیان شود برای مغز آسانتر است؛ بنابراین تبلیغات شما باید شامل اسامی اشخاص، ضمایر شخصی، نقلقول، توصیهنامه، داستان و عکس باشد.
نشانه را دقیق شناسایی کنید.
یکی از مهمترین راههای تبلیغات موفق، شناختن مخاطب هدف است؛ یعنی ما باید بدانیم تیر تبلیغات را که حالا دقیق میشناسیم، به سمت کدام نشانه باید رها کنیم تا بهترین نتایج عادیمان شود.
اگر بازار هدف را دقیق بررسی کنیم با کمترین هزینه، بیشترین موفقیت در تبلیغات عاید ما میشود.
مثلاً برای فروش کالای پزشکی، مراجعه به مدارس کارساز نخواهد بود و احتمال موفقیت یک در هزار خواهد بود.
شاید پدر یا مادر دانشآموزی، پزشک باشد و بدان وسیله نیاز هم داشته باشد.
برای این نوع تبلیغ بازار هدف ما، ساختمان پزشکان یا مراکز فروش و بورس وسایل پزشکی است.
برای فروش محصولات آموزشی کنکور، رجوع به دبیرستانهای دوره اول یا دبستانها آنقدرها موفق نیست.
برای معرفی و فروش محصولات آموزشی کنکور، رجوع به جلسات توجیهی کنکوریها، جلسات والدین آنها و… مؤثر خواهد بود زیرا مخاطب هدف ما اینجاست که همچون زمین خشک، کمترین آب را هم به درون خود میکشد و زمین سیراب بازار هدف ما نیست و ما هرچه آب بریزیم روی آب جاری میشود و هدر میرود.
می خوام مطالب مهم و ویژه را دریافت کنم
پرسش مهم اینجاست که آیا ما میتوانیم بازار هدف را ایجاد کنیم یا فقط تلاشمان منوط به جستجوی آن است؟
به نظر میرسد که پاسخ به این سؤال آن است که میتوان بازار هدف را با تدابیر خاص ایجاد کرد.
در این زمینه دیوید آگیلوی میگوید: چیزی که باعث میشود مصرف کنند، خرید کنند یا نه محتوای تبلیغات شماست نه شکل ظاهری آن. با ایجاد حس نیاز در مخاطب میتوان او را از مخاطب معمولی به مخاطب هدف تبدیل کرد.
مثل آن چیزی که در سالهای پیش برای مردم ما ناشناخته بود ولی با تبلیغات فراگیر و موفق، آن محصولات جزء لاینفک زندگی ما شده است مانند اینترنت، تلفن همراه، تلویزیون، غذای فوریها، فرش ماشینی، اتومبیل و … مؤید صحبت ما، جمله معروف کلوین کولیج است که در گذشته آوردهایم.
پیام شناساندن محصول باید بهگونهای تنظیم و تبلیغ شود که بازار هدف، رفع آنچه بدان نیاز دارد را در گرو خرید آن تصور کرده و باور کند نداشتن آن جایی خالی در زندگی یا مجموعهاش ایجاد خواهد کرد.
در همین رابطه میتوانیم جمله اسفان لیکاک را تکرار کنیم: «تبلیغات مخلوط آگاهانهای از چاپلوسی و تهدید است».
در چگونگی تبلیغ ذکر چند نکته لازم است:
1. برند خاص خودتان را داشته باشید.
شاید مهمترین جنبه شناساندن و تبلیغات محصول یا خدماتتان، داشتن برندی است که در اذهان بماند.
خاص بودن برند وجه تمایز شما از بقیه رقیبانتان است.
استفاده از تبلیغات برای محصولات یا خدمات با برندهای خاص که مشابه هم هستند، بیسلیقگی محض محسوب میشود.
برندهای مشابه مانند معنوی برای حلیم، بره سفید برای کلهپزی، فشارکی برای فروش ابزارآلات و دانشجو برای فروشگاه لوازمالتحریر، سبزینه برای سبزی فروشی و… برندهای مشترک و معروفی است که در هر محله پیدا میشود و اگر شما برای خودتان تبلیغ کنید گویا برای نصف جمعیت صنف خودتان تبلیغ کردهاید.
برای ساخت برند شخصی خلاق باشید.
استفاده از اسامی خلاقانه، بامزه، نوستالژی و… آن چیزی است که میتوان با آن برند خاص ساخت و سپس با تبلیغ در عرصههای مختلف، شناخته شوید، بدرخشید و در اذهان بمانید.
در اولین گام برند مناسب خود را بسازیم و سپس شروع به تبلیغات کنیم.
ویلیام برنباخ میگوید: متفاوت نبودن در تبلیغات، خودکشی محسوب میشود.
برای شناساندن محصول یا خدمات خود باید خلاقانهترین و جذابترین جملات را به کار ببندیم تا آن تفاوتها همراه جملات در اذهان ثبت شود.
در مورد خلاقیت در تبلیغ و جملات و عکسهای آن، ریتم دادن، کوتاه و درعینحال جامع بودن آن، ساختارشکن بودن جملات، از ریز نکاتی است که تبلیغ را جذابتر کرده و باعث گیرایی آن میشود.
پس بازار هدف را که شناسایی کردید، تبلیغات جالب طراحی کنید و بدان وسیله محصول و خدماتتان را معرفی کرده و حس نیاز را در آنان بیدار نمایید.
درواقع ذهن افراد پس از دریافت تبلیغ خوب بهوقت نیاز، آن را شارژ کرده و هزینههای ما را جبران خواهد کرد.
هدفگیری حس نیاز، باید ماندگار باشد.
زیرا افراد و مجموعههای موردنظر ما در موقعیتهای مختلفی قرار دارند و ممکن است تا شش ماه آینده نیاز جدی به محصول ما نداشته باشند.
مثلاً برای تبلیغ زعفران، روی جلد آن عکس غذایی خوشمزه را چاپ کنید و بین اسم آن زعفران و غذا رابطهای خلاقانه کشف و روی محصول درج کنید.
فرد زمان نیاز به دریافت این خدمات ریتم و نسبتها را در ذهن خود ردیف کرده و سراغ محصول شما خواهد آمد و یا زمان تهیه آن غذا یا حتی خوردن آن در مکانی دیگر ذهنش سریع نسبتها را ردیف خواهد کرد و برند زعفران را به خاطر میآورد.
پرمخاطبترین ولی گرانترین نوع تبلیغات، به ترتیب تبلیغ در تلویزیون به دلیل فراگیری بیشتر و رادیو با مخاطبان خاصش است.
این مدل تبلیغ برای محصولات و خدماتی مناسب است که اولاً در سطح کلان عرضه میشود و سپس بهصرفه بودن این نوع تبلیغات بنا به نوع محصول و خدمات است.
یکی از مؤثر ولی گرانقیمتترین تبلیغات، تبلیغ در رادیو و تلویزیون است. |
اگر محصول یا خدمات شما فقط در یک شهر تولید و عرضه میشود از تلویزیون استانی استفاده کنید و توجه داشته باشید که همزمان با شناسایی تلویزیونی، پخش و عرضه محصولات صورت گرفته باشد که اگر مشتری بهمحض دیدن آن برای خرید مراجعه کرد دستخالی برنگردد و رفتاری ضدتبلیغ انجام نداده باشید.
برای تبلیغ در رادیو به محدودیت آن و مخاطبانش نسبت به تلویزیون توجه داشته باشید.
دقت کنید چه تبلیغی را در آن عرضه میکنید و مخاطبانش خصوصاً در ساعات گوناگون چه طیفی هستند.
تبلیغ در تلویزیون و رادیو، شبکه منتخب، طیف مخاطب و ساعت تبلیغ اهمیت ویژهای در موفقیت ما دارد.
دیجیتال مارکتینگ یعنی استفاده از ابزارهای موجود در اینترنت و دنیای دیجیتال برای بازاریابی خدمات و محصولات.
درواقع در این روش بازاریابی بیشتر وابسته به رسانههای دیجیتالی مثل شبکههای اجتماعی هستیم.
استفاده از دیجیتال مارکتینگ به چند صورت امکانپذیر است.
اینترنت
پیامرسانهای داخلی و خارجی
در ادامه به توضیح هرکدام میپردازیم.
بهصورت معمول افراد و مجموعهها برای دریافت اطلاعات و قیمت در اولین گام سراغ سرچ های اینترنتی میروند و اگر اطلاعات و پیشنهاد خوبی از محصول و خدمات بیابند، استفاده از آن را در اولویت قرار میدهند و جدای از آن برند شما (که بالاتر صحبت کردیم) را خواهند شناخت و نامش برایشان شناخته میشود.
سایت بسازید و در آن تمام اطلاعات لازم را بگذارید؛ مانند عکس محصول و خدمات، اطلاعات ضروری، قیمت، راههای تماس با شما، توضیح نحوه خرید (سفارش و پرداخت) حضوری و اینترنتی و…
با بهینهسازی سایتتان میتوانید برای موتورهای جستجو، بهویژه گوگل مشتریان زیادی را با محصولات و خدمات خود آشنا سازید. (SEO)
بازاریابی محتوا انجام دهید. تفاوتی ندارد کسبوکار شما بزرگ است یا کوچک.
شما میتوانید با توجه به نیاز مخاطبتان و برای رفع نیاز وی محتوا تولید کنید. با نوشتن یک مقاله یا تولید ویدئوی آموزشی.
با این کار مخاطب که با محتوای شما رفع نیاز کرده، به شما اعتماد میکند و مشتری شما میشود و خواهان محصولات و خدمات شما میشود.
بازاریابی از طریق ایمیل هم پیشنهاد بعدی است که میتوانید بدان اعتماد کنید. ایمیل مارکتینگ هم شبیه به تولید محتواست فقط این بار شما به سراغ مشتری میروید.
می خوام مطالب مهم و ویژه را دریافت کنم
بازاریابی از طریق ساخت ویدئوهای تبلیغاتی که برای افراد بصری مناسب است و نسبت به مقاله تأثیرگذاری بیشتری دارد.
در این روش تبلیغاتی بهصورت هوشمندانه مشخص میشود که چه زمانی و در چه مکانهایی تبلیغات شما به نمایش درآید.
این تبلیغات صرفاً شامل سایتهای مختلف نمیشود و میتوان در اپلیکیشن های موبایلی نیز به نمایش درآید.
این مورد شبیه به تبلیغات پیامکی است که در ادامه خواهد آمد اما تفاوت چشمگیری که با آن دارد این است که اولاً محدودیت کاراکتر ندارید میتوانید با آرامش توضیحات بیشتری بدهید و ثانیاً امکان استفاده از عکس فراهم است. ضمیمه کردن عکس کنار تبلیغ فرصت بسیار خوبی است که میتوان از آن بهره جست.
در این مورد به نکات ذیل توجه کنید:
برای معرفی محصول یا خدمات خود کانالی راهاندازی کنید و محصول و خدماتتان را معرفی نمایید.
از محصول یا خدمات خود عکس واقعی تهیه کرده و استفاده از عکسهای موجود در اینترنت را مطلقاً ممنوع کنید.
برای استفاده از محصول یا خدمات، در مدتهای معینی تخفیفات خوبی قائل شوید که این خود، کار انگیزشی قوی است.
برای مشتریان خود کد تخفیف تعریف کنید تا برای خریدهای بعدی یا معرفی به دوستان استفاده کنند.
بیلبوردهای شهری، امکانی خاص است که مزایا و معایب خاص خودش را دارد.
درنتیجه باید به موارد ذیل توجه کنید.
مخاطبان آن عام و فراگیر است.
مدتزمان دیده شدن آگهی شما کوتاه است.
به دلیل ملاقات کوتاهمدت مخاطبان با تبلیغات شما، باید پیام مستقیم، کوتاه و مؤثر باشد.
راهش این است که از تأثیر نشانه یا عکس در لحظه و ماندگاری آن در ذهن غافل نباشید.
از کلمات تخصصی استفاده نکنید. به دلیل عمومیت این نوع تبلیغ لازم است در اوج خلاقیت، گیرایی و سادگی نمایش داده شود.
از جملات کوتاه، عکس و روشهای آشنازدایی استفاده کنید.
ادامهدار تبلیغ کنید. میتوانید سلسله وار تبلیغ کرده و یک ماه با سؤال روی بیلبورد ظاهر شده و ماه بعد پاسخ بدهید.
یا یک ماه عکس ناتمام از برند خود را منتشر کرده، ذهن مخاطب را درگیر نموده و ماه بعد کل برند را پردهبرداری نمایید.
مخاطبان در حال گذر را با جمله یا نشانهای به چالش بکشید تا پس از عبور از آگهی شما ذهنشان درگیر چیستی پیام شما باشد.
با تهیه بروشورهای زیبا، جذاب و خلاقانه از محصول و خدمات خود و از طریق پست کردن آن یا تقدیم دستی، جذب مشتری نمایید و آنان را به مشتری خود تبدیل کنید.
این راه یکی از قدیمیترین روشهای تبلیغ است که هنوز جذابیت و طرفداران خود را دارد.
ماندگاری در اذهان مردم از آن الطافی است که در آن معجزاتی نهفته است. تبلیغ در جاهای عجیب و جالب از راهکارهایی است که در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
تبلیغات سیار: تبلیغ روی ماشینها و اتوبوسهای شهری.
چاپ روی لباس یا بدن و صورت افراد داوطلب.
میان دیالوگ فیلم و انیمیشین ها و بازیهای ویدئویی.
برچسبهایی که کف پیادهروها، تیر چراغبرقها و امثال آن چسبانده میشود درصورتیکه منظره نازیبا ایجاد نکند و خلاقیت و بامزگی در آن بهکاررفته باشد، از آن تبلیغاتی است که ذهن افراد را مشغول کرده و در آن ماندگار میشود.
کف کفش افراد. در هنگام راه رفتن یا نشستن که کمی از کف کفش معلوم است اگر تبلیغی در آن نقش بسته باشد، افراد را کنجکاو کرده و پیام آن در ذهنشان ماندگار میشود.
این نوع تبلیغات، تبلیغاتی است که در درازمدت جواب میدهد.
چاپ تبلیغات خود روی خودکار، فلش، کارت، لیوان، سررسید، جاکلیدی و … تبلیغ و خاطرهای ماندگار از خدمات و محصول خود برای دیگران بسازید و در دسترسشان قرار دهید تا بهوقت لزوم یاد شما باشند و با شما تماس بگیرند.
برای خلق فرصت ویژه برای افراد دو دسته پیشنهاد مطرح است:
تخفیفهای ویژه قائل شوید.
یکی دیگر از ترفندها برای تبلیغ محصول یا خدمات خود، این است که مدتزمان معینی را برای مخاطب هدف تعریف کنید که بتواند بهصورت رایگان خدمات دریافت کرده و یا از محصولات استفاده نماید.
تبلیغات موفق آن است که مشتری متقاعد بشود «باید» با تمام توانش سعی در به دست آوردن آن کالا یا خدمات کند. |
این پیشنهاد ازآنجهت جالبتوجه است که افراد با لذت تجربه و اعتمادسازی قبلی میتوانند انتخاب کنند.
مشتری را بهصورت غیرمستقیم تبلیغکننده قرار دهید.
این ترفند نیز همچون ترفند قبلی جذاب است. میتوان بابت معرفی هر مشتری یا شرکت جدید، به مشتری قدیم تخفیف داد و برای تبلیغات خود ازاینجهت هزینه کنید.
حتی میتوان تخفیفی به مشتریهای جدید اعم از حقیقی یا حقوقی، بهواسطه معرفی مشتری قبلی یا بدین دلیل تخفیف یا پاداش بهپاس تلاش به مشتری قبلی بدهید.
تلفن همراه جدای از پولسازی برای شرکتهای تولیدکننده خود، برای دیگر اقشار هم میتواند پول تولید کند و واسطه تبلیغ و بازاریابی دیگران باشد.
پیامکهای تبلیغاتی باید دارای ویژگیهایی باشد تا ما را موفقیت در تبلیغ نزدیک سازد.
اضافه گویی ممنوع! یادتان نرود پیامک یعنی پیام کوتاه؛ مختصر و مفید.
لحن محاورهای ممنوع! لحن محاورهای جدیت کار را از بین میبرد و موجب جدی گرفته نشدن از طرف مخاطب میشود.
حاشیه پردازی ممنوع! به دلیل محدودیت کاراکترها اصل مطلب را بگویید و حاشیهسازی نکنید.
راه دسترسی تعریف کنید. قرار دادن شماره تلفن یا کد ارسال در پیام فراموش نشود تا در صورت حاصل شدن نتیجه تبلیغ، مشتری بتواند با شما تماس بگیرد.
تخفیف قائل شوید. برای اقدام با پیامک یا تا زمان خاص، برای مشتری تخفیف قائل شوید که این خود نوعی تبلیغ در تبلیغ است اما جنبه روانشناسانه هم دارد.
این گزینه برای شرکتهای بزرگی افرادی که فرصت و مهارت کافی برای تبلیغ محصول و خدمات خود ندارند و توان مالی واگذاری این مهم را به فرد یا افرادی داشته باشند مفید است.
شرکت آسانگار مصمم است با پیشتازی در عرصه نوآوری و تبلیغات یکی از شرکت های برتر ارایه دهنده خدمات تبلیغات در سطح کشور و منطقه شناخته شود. همچنین این شرکت با بهره گیری از ارتباطات قوی و مستمر قادر خواهد بود به عنوان یک شرکت چابک و هوشمند نقش حلقه ارتباطی را بین نهادهای مختلف تصمیم گیرنده و اجرایی در زمینه ارایه خدمات تبلیغات در مترو ، تبیلغات در مترو کرج ، تبلیغات در مترو تهران در کشور ایفا نماید.
همچنین این شرکت با ارائه بهترین امکانات در زمینه تعرفه تبیلغات در مترو ، تعرفه تبلیغات در مترو کرج ، تعرفه تبلیغات در مترو تهران ، تعرفه تبلیغات در مترو تهران و حومه در خدمت هموطنان عزیز میباشد .
از اینکه این مقاله را مطالعه نمودید متشکرم .به امید دیدار مجدد!
برچسب ها :
تبلیغات موفق تبلیغات در مترو تبلیغ مترو تعرفه تبلیغات در مترو کرج تعرفه تبلیغات در مترو تهران تبلیغات در مترو کرج تبلیغات در مترو تهران تبلیغاتکلمه کلیدی :
تبلیغاتنام نویسنده :سپیده شاه مرادی. الگام
فاز 4 مهرشهر ، بلوار گلها ، نبش چهار راه مسجد ، ساختمان فاران ، طبقه پنجم واحد 3
30 44 55 33
07 63 57 66
تهران، جردن، بلوار مینا، پلاک 22، طبقه 2
88787121
07 63 57 66